سخت بود واسه اين عکس چيزي نوشتنبعضي حرفها واقعا گفتني نيسامسال فکر کنم متفاوت ترين تولدها رو دارم تجربه ميکنمتلافي تولد پارسال که خيلي ساده و بي سر و صدا بودامسال پشت هم سورپرايز و برنامه هاي خاص و ....اونم تولد ... سورپرايز ... اونم تو دانشگاه. ...!!!!اينکه چند نفر هماهنگ شن يه جوري سرتو گرم کنن و با کلي ترفند تو دانشگاه نگهت دارنو چند نفرم برن شهر وکيک بخرن و برگردن دانشگاه ... مطمينا ازاون دسته تولدهاست که براي هر کسي اتفاق نميفته....شايد گاهي همين دست به دست هم دادنا و هماهنگي هاي يهويي بهترين وشيرين ترين خاطراتو بسازناون لحظه قبل از فوت کردن شمع که داشتم تو دلم ارزو ميکردمميخواستم بگم ارزو ميکنم هميشه دور هم باشيم و تا باشه از اين خوشيهاميخواستم بگم اي کاش هميشه باشينميخواستم بگم اصلاااا هيچوقت فکر نميکردم دوباره شانس اينو داشته باشمدوستاي به اين خوبيو پايه اي پيدا کنم...ولي معمولا انقد زندگي پيچيده ميشه که متاسفانه نميشه به تکرار چنين خاطراتي اونم با همون آدمها زياد دل خوش کردولي تو دلم آرزو کردم که هميشه شاد شاددد باشينو ب چرنديات ذهن من...
ما را در سایت چرنديات ذهن من دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : fsarasaiee4 بازدید : 160 تاريخ : سه شنبه 26 بهمن 1395 ساعت: 19:33